دلتنگم

 

 

دلم برای کسی تنگ است

که آفتاب صداقت را

به میهمانی گلهای باغ می آورد

 دلم برای کسی تنگ است

که همچو کودک معصومی

دلش برای دلم می سوخت

ومهربانی را نثار من می کرد

دلم برای کسی تنگ است

که چشمهای قشنگش را

به عمق آبی دریای واژگون می دوخت

دلم برای کسی تنگ است

که تا شمال ترین شمال با من بود

کسی که بی من ماند

کسی که با من نیست

کسی . . .

                   ــ دگر کافی است

 

نظرات 4 + ارسال نظر
مجید پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:55 ق.ظ

سلام
خیلی عالی بود
من یکی رو که خیلی احساسی کرد
امیدوارم موفق باشین

محمد چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:13 ق.ظ http://desperado.blogsky.com

با این قسمتش خیلی حال کردم :

"دلم برای کسی تنگ است که تا شمال ترین شمال با من بود"

ناصر شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:21 ق.ظ http://www.supermanetab.blogfa.com

سلام
مرسی که بهم سر زدی و شعرتم قشنگ بود :-*
نه ما را در میان عهد و وفا بود؟
جفا کردی و بد عهدی نمودی
به یک بار از جهان دل در تو بستم
ندانستم که بر گردی بزودی
هنوزت گر سر صلح است باز آی
کزان مقبول تر باشی که بودی

erfanet جمعه 19 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:29 ق.ظ http://ss57.blogsky.com

سلام دوست گلم
هر گاه خوشحال شدی آرام بخند
که غمت بیدار نشود
وهر وقت غمگین بودی آرام گریه کن
تا شا دیت نا امید نشود
ممنونکه بهم سرزدی از آّپت منو با خبر کن بازم میام
امیدوارم همیشه شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد