تولد پاییزی

 

 

 

شمارش معکوس

با تولد آغاز می شود

و قانون زمان

در آستانه ی مرگ می ایستد

من تنها آمده ام 

و تنها خواهم رفت

و در بیتوته ی این دو تنهایی

لحظه لحظه ی رویاهایم را

خلق می کنم

لحظه ها را قاب نتوان کرد

لحظه ها می میرند

لحظه ها را گرد نتوان آورد

لحظه ها را هیچ نتوان اندوخت

لحظه ها بوی فراموشی

لحظه ها بوی فرسودگی خا طره را میگیرند...